تا به حال با کسی که مست بوده, با آن برخوردی داشته اید, مست اختیاری از
خود ندارد ,هوشیارنیست,هر کاری از او میتواند سر بزند,هر عمل او در اثر مستی
است, شرابی مادی که از ماده ساخته شده هوش از سر او ربوده ,اکثریت ما هم به نوعی مثل آن مست هستیم , این خاصیت ماده است , به اطراف خودتان
وخودتان نگاه کنید , مستی را میبینید ,یکی مست پول یکی مست مقام یکی مست زن یکی مست خانه و ماشین ودیگری مست .............
وما از این طریق مست و از خود بی خود و ناهوشیار شدیم و انسان مست دست
به هر کاری میتواند بزند , مادیات همه ما را مست کرده وهوشیاری ما را گرفته,
کره زمین میخانه است ,مادیات زیبایی دارند ,و ما در این میخانه زیبایی مست و
ناهوشیار شدیم , گاهی از فرط مستتی عربده میکشیم , گاهی خراب و گاهی
کارهای دیگر.
در این بین کسانی پیدا میشوند که این مسله را درک میکنند و از مستی مادی
و ناهوشیاری بیرون می آیند و هوشیار میشوند ,و چون میدانند که انسان عاشق
مستی است در پی مستی برتری میگردنند که خود را غرق در او کنند, بززگانی
که بعد از کاوش های فراوان به انسان های دیگر این پیام را دادند. که ای انسان
بیایید و مست در خدا و در زیبایهایش شوید, مستی بی پایانی که منشا درونی
دارد ,واین زیبایی ازطریق راه هایی که استعداد تعریفش کرده اند,بیان میشود
که محصول این تجلی ,مستی است ,و تمام انسان ها توانایی ورود به این مستی
را دارند,در درون ما آنچنان زیبایی هست که اگر راه به بیرون آورد ,خود و همه را
مست و از خود بی خود میکند , پاینده باشید.
کلمات کلیدی: