نگاه ما به خاک چگونه است,منظور من خاک است ربطی به وطن وغیره ندارد ,
همین خاکی که روی آن راه میرویم ,همین خاکی که هزاران هزار,مرده وجسد هایمان را در دل خود پنهان میکند,خوب که توجه میکنم ,میبینم ,هیچ مخلوقی به اندازه خاک جوانمرد نیست,هر چه کثافت و آشغال و مرده و.................را در دل خودجا میدهد بدون ذره ای اعتراض و در عوض زیبایی و سبزی و درخت و میوه و......میدهد,وعارفان بزرگ بعد از عمری ریاضت و تربیت شدن وتعلیم زیر نظر پیری مرشدواستادی کاردان اگر به آن آگاهی معنوی ودرک برسند به این خصلت دست پیدامیکنند که زهر بگیرند و شکر وعسل پخش کنند,بخشنده تر از خاک ندیدم,طلا
وجواهرات و هزاران معادن باارزش را بدون ذره ایی توقع میبخشد ,کدام از ما چنین
بخشندگی را سراغ داریم,فروتن تر ازآن سراغ داریم , در هر جا پایین ترین مقام را
در بین ما دارد ,در هر مجلسی پایین ترین جا می نشیند,مقاوم ترین است که
هرچقدر آنرا بکوبیم ,عوض نمی شود همان خاک است ,صادق و یک رنگ ,بدون
ریا ودروغ,وستار و امانتداری که نمونه ایی نمی توان برای آن گفت,صندوق گنج را
در نقطه ایی در دلش جای بده و ده ها سال بعد بدون ذره ایی کاستن تحویل
میدهد,دانه ای را ,بذری را در دلش بکار و ده ها خوشه تحویل بگیر ,کجا سراغ
داریم مثل خاک ,کاملا تسلیم ,هر کاری بکنی ,تسلیم محض, برای خدمت کردن
است ,جایی که هر کدام از ما اگر بخواهیم مثل خاک شویم بایستی ده هاسال
آموزش سخت ببینیم که کمی مثل خاک شویم ,پس یکی از مخلوقات خداوند,که
ما آنرا بی ارزش و یا کم ارزش میپنداریم چقدر مقدس و پاک است ,وقتی روی
خاکی راه میرویم ,بدانیم که پا روی چیزی مقدس میگذاریم ,پاینده باشید.
کلمات کلیدی: