یکی از مشکلات ما که جنبه جهانی دارد این است که , واقعیت ها را از دریچه منفی یا مثبت میبنیم , در اثر تعلیم و تربیت ,ما یاد میگریم که واقعیت ها را طوری نگاه کنیم که مربیان مان نگاه کردند , این نگاه در تضاد با لحظه حال است , آنچه گه در لحظه حال اتفاق می افتد ,را نمی توان با اندیشه های کذشتگان نگاه کرد , به طور مثال در هر خانوده اختلافی بین والدین و فرزندان هست و این یک حالت عمومی است ,والد به لحظه حال آنطور نگاه میکند که در گذشته مرسوم بود و فرزند طوری دیگر که الان جاری است ,نگاه والد می تواند مثبت و یا منفی باشد ولی در هر دو صورت نگاهی مرده است ,کسی که در راه خودشناسی است این ذهن را میشناسد و منفی و مثبت بودن خود را میشناسد و آگاهانه در پی حالتی دیگر دست به جستجو می زند و سر آخر به خنثی بودن میرسد, و در کیفیت خنثی استقرار می یابد ,در این حالت دیگر واقعیت ها را نه مثبت و نه منفی میبیند, بدون اینکه منفی و مثبت در او اثر بگذارند و عمل او را مطابق خواست خودشان هدایت کنند و او را گرفتار عکس العمل کنند, بدون قضاوت میتواند عقل و خرد را که دیروز کار نمی کرد ,از این لحظه به کار اندازد, نگاه عاقلانه به آنچه در این لحظه روی میدهد , داشته باشد ,خنثی بودن بی تفاوتی نیست ,خنثی بودن حالتی است که در این حالت نه منفی بودن و نه مثبت بودن واقعیتی در او اثری نمی توانند بگذارند,عمل درست از این حیطه است ,عملی که تمام و کامل است و آرامش محصول این درستی است ,و خنثی بودن خود به خود بدست نمی آید و کوشش و تلاش فراوانی را می طلبد و با تفاوتی که بیماری است کاملا فرق میکند, بزرگی میگفت ,عقل مثل وسیله ایی است که کناری پارک شده و مادام که از آن استفاده نشود امکان ندارد که حرکت کند . پاینده باشید
کلمات کلیدی: