یکی از بزرگترین دردهای بشریت که در اکثریت انسانها
میتوان آنرا مشاهده کرد ,, درد تنهایی ,, است,تنهایی دردی است که ما همه بجزمعدودی که آگاهانه درمان آنرا پیدا کرده اندگرفتار واسیر آن شده ایم,آیاتنهایی
با بی کسی یکی است , ماکه در اطراف خود با انسانهای متفاوت و تفریحات و
سرگرمی های متفاوت و با ده ها وصدها مشغولیات در گیر هستیم بی کس
نیستیم ولی باز حس تنهایی و جدایی ما را را آزار می دهد ,انگار گمشده ایی
داریم که بایستی به آن وصل شویم ,ای تو که پنهان شدی در هستی پنهان من,
ما از این پنهان شده دور شده ایم وهر کاری که می کنیم که جای خالی آنرا با
زن و فرزند و فامیل و کار و پول وثروت و سفر و هزاران چیز دیگر پر کنیم نمی شود,
بزرگی می گفت ,, خدایا اگر تورا داشته باشم وهیچ چیز دیگر نداشته باشم ,
همه چیز دارم , و اگر همه چیز داشته باشم و تورا نداشته باشم , انگار هیچ چیز
ندارم ,, واین داروی بزرگترین درد انسان یعنی ,,توکل ,, دوای درد تنهایی است,
آنزمان که انسان, آگاه به این رنج شد در واقع آنزمان ,شروعی خواهد بود که توکل
را بیاموزد,ما با آموختن و به کار گیری از این تعلیم ,از حیطه رنج به حیطه شادی
نقل مکان میکنیم ,توکل کردن وتنها به او امید بستن یک پروسه و یک فرآیند است
که اگر رو به آن نیاوریم حس تنهایی هیچ وقت ما را رها نخواهد کرد,پاینده باشید.
کلمات کلیدی: