تمام انسانهای کره زمین نسبت به فرهنگی که در آن تربیت شده اند,چیزهای
زیادی دارند که خود را مالک آن می دانند,واین دها و صدها چیز را به قولی
داشتن های اوبه حساب می آوریم,که هم جسمانی و هم روانی و اجتماعی
می تواند باشند,وما بسیار با مسایلی روبرو شده ایم که برای از دست ندادن و
یا برای بدست آوردن چیزی ,اخلاقیات را زیر پا گذاشتیم ,ودقیقا اشکال از همین
نقطه شروع می شود که انسان برای حفظ داشتن هایش نسبت به ارزشش
اخلاقیات را زیر پا میگذارد که صد البته همه اینطور نیستند ولی اکثرا یا در خفا و
یا آشکارا برای منافع و منفعت و اندوختن دست به هر کاری میزنند.
یا بر عکس با تکیه بر داشتن ها دست به کار اخلاقی میزنیم,مثلا وقتی زندگی
بر وفق مراد است ,مهربان هستیم ,یعنی به واسطه داشتنهایمان اخلاقی
میشویم,اسماعیل با ارزشترین چیزی بود که حضرت ابراهیم قربانی داد تا اگر
کوچکترین شکی هم داشت که به واسطه اسماعیل اخلاقیات را زیر پا بگذارد
آگاهانه از آن بگذرد,ادراک این مطلب که رعایت اخلاقیات هیچ واسطه ایی نیاز
ندارد,انسان را از بند و اسارت داشتن هایش آزاد میکند ,وانسان وارد بودن و
ماندن می شود,مهربان بودن و مهربان ماندن که عشق و مهربانی جزیی از
اخلاقیات است ,مسله بودن ,حالتی است دایمی که هیچ واسطه ایی در این
امر دخالت ندارد,واخلاقیات این بودن را تغذیه میکند,دانایی و توانایی در
اخلاقیات ,بودن ماست,فهمیدن و بکارگیری اخلاقیات راه بودن ماست ,مابا داشتن
به بودن نمی رسیم ,وقتی به همه داشتن هایت مردی در حالی که زنده ایی
به فقر که عین ثروتمندی است رسیدی,داشتن های ما نعمات خداوند ی هستند که برای زیستن بهتر و حتما یرای استفاده درست بایستی بکار گرفته شوند,ولی سبب بودن ما نیستند ,بودن وماندن در اخلاقیات راه رشد و کمال
ماست و زندگی محل تمرین ما در کنار هم است ,پاینده باشید.
کلمات کلیدی: